بخش هایی از وصیتنامه شهید محمد جهان آرا،اولین فرمانده سپاه خرمشهر
«ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین.»
بار پروردگارا،ای رب العالمین،ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلوب الصادقین!
تو را شکر می گویم که شربت شهادت،این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.خداوندا تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم.
ای امام ای عصاره تاریخ! کیست که این همه رنجها و درد های تو را درک کند؟! چه کسانی درد تو را با جان می خرند؟! جوان با ایمان،که هستی و زندگی تازه ی خویش را در هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند.
ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه به طور مداوم کربلا را می دیدم.
هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت می شدو فریادآنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم،گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم:
ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.
نظرات شما عزیزان:
|